سَده در سِتین

سیاوش اردو

امسال اعضاء انجمن ستین دو روز زودتر از  فرارسیدن جشن سَده به پیشواز این آئین کهن ملی ایرانیان رفتند.  این بار نیز همچون گذشته، سالن اجتماعات ستین پر از علاقمندان به جشنهای ملی میهنی ما بود.

در این مراسم  ابتدا از اعضاء با آش داغ مخصوص جشن سده  «دانگو» پذیرایی شد. سپس سیاوش اُردو طی سخنانی،  پیدایش و علل وجودی این جشن در فرهنگ ایرانزمین را بیان کرد . در این همین رابطه یک فیلم قدیمی سیاه و سفید بمدت 15 دقیقه نیز نمایش داده شد. این فیلم  مربوط به جشن سده زرتشتیان کرمان در حدود 50 سال پیش بود.

…………………………………………………………………………

نیایش به دادارِ هرمزدِ پاک کزویست آب، آتش و باد و خاک

همه جشنها را به جای آوریم  گل و سنبل مشک سای آوریم

سده جشن آتش ز هوشنگ شاه  که رخشنده گرداند این پیشگاه

دهد  شادمانی  بدین  شامِ تار بگــرداند  از ما  بَــدِ  روزگــار

بهمن ماه جشن نور و روشنایی و یادگاری از ایران باستان است. جشن سده جنبه دینی نداشته و تما م داستان های مربوط به آن غیر دینی بوده و جشنی کهن و ملی محسوب میشود. سده شب دهم بهمن ماه است. این جشن را به هوشنگ شاه نسبت داده اند.

جشن سده از جشنهایی است که بعد از اسلام هم تا زمان غزنوی ها و سلاجقه معمول بوده است. شوند نامگذاری جشن سده به عقیده جمعی این است که سده برگرفته از پنجاه روز و پنجاه شب به نوروز مانده است. بیش تر دانشمندان نام «سده» را گرفته شده از صد می دانند. ابوریحان بیرونی می نویسد: « سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته اند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد به دست می آید و برخی گونید علت این است که در این روز، زادگان کیومرث -پدر نخستین- درست صد تن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند. و برخی برآنند که در این روز، شمار فرزندان آدم ابوالبشر به صد رسید.»

نظر دیگر این که سده معرف، صدمین روز زمستان از تقویم کهن است. زمستان در تقویم کهن 150 روز و تابستان 210 روز بوده و برخی گفته اند که این وجه تسمیه به مناسبت صد روز پیش از آمدن محصول و ارتفاع غلات است. از استوره های جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی می گوید: « هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار و کاشتن درخت را به او نسبت می دهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقه ای زد و آتش پدیدار شد.»

و ابوریحان بیرونی و نوروزنامه آن را از فریدون می دانند و همچنین رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان منسوب شده اما در هیچ کدام به شیوه برگزاری آن اشاره ای نشده است. بعد از ساسانیان، مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی و مسکویه از شیوه برگزاری جشن سده در دوران غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان تا دوره مغول بسیار نوشته اند.

به گواهی اوستا و «ودا» کتاب مقدس هندوها، سرودهای آتش هماره سر زبانهای نیاکان پارسای ما بوده است. در سنگ نوشته هایی که از هخامنشیان به جای مانده، دیده میشود که داریوش در برابر آشتدان به ستایش ایستاده است. همچنین در روی هزاران سکه پادشاهان روزگاران پیش، آتشدان دیده می شود.

جشن سده -روستای آزادور خراسان بهمن 1380 عکس از: رضا مرادی

در روز جشن سده در دیگی به نام بهمنجنه آشی به نام «دانگو» از گندم و ماش و عدس و نخود و باقلا و سبزیجات می پزند و مهمانی میدهند. این آش را «هفت دانه» نیز می گویند. یکی از ویژگی های این آیین همکاری باورمندان این جشن در پختن آش است که نمادی از همازوریست. بدین گونه که هر یک از همسایه ها دانگ خود را به خانه ای که در آن آش پخته می شده می دادند و از این رو به آن «دانگو» می گویند.

آشی با چنین ویژگی همانندی نیز در میان کوچ نشینان بختیاری پخته می شده و می شود که به آن «دندورو» به چم (معنای) رویش دهنده دندان می گویند و آن را از شامگاه تا بامداد روی آتش ملایم می گذارند. و هفت دانه از آن را به سوزن و نخ می کنند و بر کلاه کودکی که هنوز دندان در نیاورده می زنند تا همچون باز شدن گندم از پوسته اش هنگام پختن، دندان های بچه نیز دربیاید. گویا در این آش از گیاه بهمن سرخ وبهمن سفید نیز استفاده میشود که این گیاهان دارای ویژگی دارویی نیز بوده است.

پس از چیره شدن تازیان بر ایران و چندین سده پس از آن، باز در سراسر ایران آتشکده ها روشن بود و یا آن گونه که نویسندگان نوشته اند، برخی از آنها خاموش و ویران و برخی دیگر مسجد شدند. در استوره هوشنگ شاه پیشدادی، چنانکه گفتیم، آنجا که سنگی برمیدارد تا بر مار سیاهی بزند و مار می گریزد اما از برخورد سنگ با سنگی دیگر آتش پدیدار میشود. در این استوره مار سیاه نماد سلطه سیاهی و گمراهی و تیره اندیشی بر زمین است. هوشنگ پیشدادی که در ساختار این استوره به مثابه نمادی از مردم ایران است، به مبارزه با این سیاهی ها بر می خیزد و آتشی برپا میدارد که نماد دانش و خردورزی و شادی و مهرورزی و پویایی و گرمای زندگی روی زمین است.

آتشی که در سده بر می افروزیم، نمادی از آتش عشق و مهر به میهنمان نیز هست که آنرا بازتاب می دهد.

آتش جشن سده، آتش مهر وطن است/ کاندرین ملک نخواهد که شب تار بود

در چنین جشن طرب، آری خورشید دگر/ گر بتابد ز دلِ خاک سزاوار بود

باشد که به یاری ایزد پاک آتش سده را تا دیر و دور فروزان کنیم، پیرامون آن گرد هم آییم و از گرمایش تن و جان را گرما بخشیم. ایدون باد

سیاوش اردو 

Göteborg 28-01-2012

 

 

 

1 دیدگاه دربارهٔ «سَده در سِتین»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا