لرستان در سفر نامه ی سیاحان

این کتاب حاصل بررسی 33 سفرنامه و کتاب خاطرات موجود به زبان های فارسی و انگلیسی وآلمانی است که سیاحان در آنهابه نوعی درباره ی لرستان به ذکر مطالب پرداخته وسیمای اجتماعی این خطه را بر ما روشن کرده اند. نویسنده سعی کرده لرستان را آن طور که بوده به خوانندگان بشناساند و باخواندن این کتاب هر خواننده ای متاسف می گردد که آثار

 تاریخی این سرزمین را به نام خودشان در کشورهای دیگر از جمله فرانسه برای کسب درآمد واستفاده همیشگی به تاراج برده اند.

این کتاب با پیشگفتار ومقدمه آغاز شده. قصد و نیت نویسنده از تدوین این کتاب معرفی سیاحان سه دوره، متقدم، سده ی نوزدههم وسده ی بیستم. درمقدمه نویسنده بسیار رسا وشیواعلت پرداختن غربیان به مشرق زمین و اینکه چرا آنقدرخاور دور برای آنها عجیب ودیدنی وهیجان انگیز بود را توضیح داده که بعد از سده 16 میلادی یعنی پایان قرون وسطی و ابتدای رنسانس وقتیکه اروپائیان وغربیان تغییر وتحول در مسائل فرهنگی و اقتصادی و کشاورزی آنها رخ می دهد ودر آن دوره رفاه وآسایش نسبی فراهم می گردد و باتوجه به این تغییر آنها را به فکر فرومی برد که آن طرف آبها و سرزمینهای دور چه خبر است و حس کنجکاوی آنها برانگیخته می شود که به آن سرزمین های دور راه پیدا کنند. این باعث شد که هر خطری را به جان بخرند و با تلاش و کوشش فراوان سیاحانی را به این خطه روانه کنند جهت کسب دانش بیشتر که البته ابتدا کشورهای فرانسه وانگلیس بانی اینکار بودند و بعد آمریکا در ادامه کار آنها به این فعالیت پرداخت.

در سده ی نوزدههم و بیستم درزمره ی سیاحانی که به ایران آمدند تعداد قلیلی به خطه لرستان سفر کردنند ، زیرا سیاست پادشاهان قاجار به خصوص فتحعلی شاه  برپایه نفاق افکنی میان اییلات این منطقه استوار بود تا دولت قاجار بتواند دست کم سیادت خود را به لرستان حتی به صورت ظاهر محفوظ نگاه دارد. نتیجه طبیعی این سیاست منجر به ناامنی در این سرزمین شد و لذا تا مدتها هیچ سیاح بیگانه ای نتوانست به این منطقه یا به قول جهانگردان به این سرزمین نامشکوف قدم بگذارد(ص11). سالهای بین دوجنگ جهانی سبب شد تا مکتشفان و موزه داران وعتیقه دوستان بسیاری به لرستان سرازیر شوند. کشف ناگهانی آثارمفرغی لرستان در گورهای عهد باستان بود که عتیقه شناسان تعلق آنها را به سده ی هشتم قبل از میلاد و به اوج دوره  فرهنگی کاسی ها ی لرستان مسلم می دانند. در سالهای اخیر مردم شناسان آمریکایی و فرانسوی و دانمارکی توجه خاصی به شناخت مردم غرب ایران و لرستان نشان داده اند و درزمینه کوچ نشیی و مطالعه احوال کوه نشینان زاگرس و بررسی زبان لکی و لری که شاخه ای از زبان پهلوی قدیم است و نیز فرهنگ های بومی لرها کنجکاوی کرده و هیات های فراوانی گسیل داشته اند (ص12).

این کتاب سیاحانی که در 200 سال گذشته به سرزمین لرستان آمدند و گزارش ها وخاطرات خود را مکتوب کرده اند متذکر شده واولین سیاح ابودلف جهانگرد و شاعر اهل عربستان و بیشتر عمرش را درسیروسفر به کشورهای مختلف از جمله چین، هند، ارمنستان وایران به سر برده. کتاب بیشتر اسامی سیاحان و آثارآنان را بیان کرده و اینکه در دوره کدام پادشاه و سیاح باچه هدفی وارد این سرزمین شده را بیان می کند. حضور سیاحان متقدم در لرستان مصادف است با هجوم رومیه عثمانی و در گزارشات خود این حوادث را هم متذکر شده اند و همچنین بیشتر شهرها راهمان طور که دیده اند توصیف کرده اند. میرعبدالطیف خان شوشتری که آخرین سیاح در پایان دوره صفویه به لرستان سفر کرد می گوید به خرم آباد در آمدم و آن معموره ای است به غایت دلکش-روانه بروجرد از توابع علی کش شدم شهری به اسلوب دلنشین و جولکها و مرغزارهای دلپذیر دارد(ص24). سده نوزدههم بعد از فروپاشی امپراطوری صفویه وحوادث ناشی از فتنه افاغنه، ایران در هرج ومرج فرورفت وبالنتیجه در دوره ی پرتشنج سلسله های افشاریه و زندیه، سیاحان بیگانه چندان رغبتی برای سیاحت در ایران به طریق اولی برای سفر به لرستان نداشتند. این وضع تا زمامداری سلسله ی قاجاریه ادامه یافت. آرامش حاصل از استقرار دولت قاجار مصادف با اوج ایام رفاه اروپائیان و بسط نفوذ و دوره ی استثمارگری آنان شد و لذا خیل سیاحتگران بیگانه به طور گوناگون سرازیر گردید. درواقع عصر قاجار در مقایسه با ادوار گذشته شاهد ورود بیشترین تعداد سیاحان شد(ص29). البته در این دوره سیاحان با دید و نگرش سلطه طلبی و برتری جویی به ایران می نگریستن و با این دید که غرب بر شرق برتری دارد و باید شرقی ها از غربی ها تقلید کنند وبیاموزند. و اولین کسی که در دوره قاجار و در این دوره ای که متذکر شدیم به  ایران آمده سرجان ملکم ژنرال و دیپلمات و مورخ انگلیسی را باید در زمره ی نخستین کسانی شمرد که در زمان فتحعلی شاه قاجار وپیش از آغاز جنگ ایران و روسیه به کشورما سفر کرد(ص29).

در سده  بیستم فرقی که با دیگر دوره ها دارد این است که سیاحان زن هم وجود دارد که درباره لرستان سفرنامه نوشته اند. و قریب به هفده سیاح را در این بخش از کتاب نام برده  و آثار آنان را نیز معرفی کرده است و قریب به اتفاق سیاحان مدعی هستند که مردم لر به عهد و پیمان خود وفا می کنند و آنان تا جایی که امکان داشته از ورود خارجی ها به سرزمینشان جلوگیری می کردند. تاجایی که دو نفر از همراهان سیاحی را کشتند و این امر باعث شد که تا مدتها کسی به عنوان محقق به این سرزمین سفر نکند. وسیاحان گزارش کرده اند مردم لرستان از روی نا آگاهی به آثار باستانی توجه نمی کردنند تا جایی که حاکم لرستان مظفرالملک روی سنگ نوشته که آثار باستانی با ارزشی است را با خط فارسی نوشته. وهمچنین منبع درآمد مردم لرستان را پرورش قاطر و کشاورزی گزارش می کنند. وکالا هایی که صادر می کرده اند عبارتند از چپق، پوست سمور آبی، رب انار وانواع انگور.

در سده بیستم: به مرور که به سده بیستم نزدیک می شویم به تعداد جهانگردانی که به ایران و در نتیجه به  لرستان آمدند افزوده می شود اما در مقایسه به ازدیاد سیاحان، تعداد آثار پدید آمده به همان نسبت فزونی نمی گیرد. به دلیل اینکه در ابتدای این قرن رفته رفته سیر و سیاحت در مشرق زمین از انحصار طبقات خاص و فرهیخته بیرون آمد و جنبه عمومی به خود گرفت(ص110). وهمچنین سیاحان این دوره متذکر می شوند که بر خلاف آنچه در مورد مردم لرستان گفته اند که آدم کش و یاغی هستند، مردمی بسیارمهربان و دلسوزند. دوبد سیاح روسی در مورد رابطه مادر و فرزندی و زن و شوهری بیان می کند که به ندرت در خاور زمین کسی را دیده ام که در حد این مادر پیر نسبت به پسرش و این بانوی جوان نسبت به همسرش عشق خالص تری نثارشان کرده باشند(ص47). در مورد مراسم عزاداری می نویسد که صاحب عزا، مادر یا همسر متوفی حلقه ای از موی خود را بریده و بر مزار عزیزخود می گذارد.

ناصرالدین شاه از جمله پادشاهانی است که به سیر و سفر پرداخته وسفرنامه نوشته است و او همراه 10000 نفر حرکت می کند در مسیر حضرت عبدالعظیم، کهریزک، حسن آباد، قم، دلیجان، محلات، سلطان آباد، بروجرد و نواحی اطراف آن نهاوند، توسیرکان، فرهان، آشتیان، ساوه و رباط کریم را طی می کند  و به تهران باز می گردد(ص60). دمرگان سیاح فرانسوی با توجه به اهمیت آثار باستانی که در لرستان بود دولت فرانسه را وادار کرد برای حفاری مکانهای قدیمی امتیاز بگیرد(91). و همچنین در مورد اعتقادات مذهبی لرها نوشته کردها و لرها جز اسما چندان محمدی نیستند(ص94). در این سده نیز سیاحان زن وجود دارند . و سیاحان این دوره مردم لرستان را بر خلاف تعاریفی که از آنها می شود بسیار مهمان نوازمعرفی می کنند.

در این دوره بیشتر سیاحان دانمارکی را نام برده اند که قریب یک صد سال به مطالعه کوچ نشینی در آسیای غربی و خاور میانه پرداخته اند ومجموعه جالبی از لوا زم روزمره ی کوچ نشینان این منطقه را در موزه ی دانمارکی جمع آوری کرده اند (ص153). نویسنده هر سیاحی ر اکه معرفی کرده سعی کرده این معارفه همراه با عکس باشد و این به حضور ذهن خواننده در یاد آوری آنان بسیار کمک کرده و در آخر کتاب شناسی و نمایه های جای ها، کسان و طایفه ها را معرفی کرده.

کتاب لرستان در سفرنامه ی سیاحان از محمد حسین آریا انتشارات فکر روز. مرتضی رهبانی سفر نامه آلمانی هرتسلفد را ترجمه و حسین آریا اصطلاحات و اسامی خاص محلی این اثر را بررسی کرده اند.

نسترن دولتشاهی

فهرست مطالب: پیشگفتار/مقدمه/سیاحان متقدم/سیاحان سده نوزدههم/سیاحان سده بیستم/کتابشناسی/نمایه

برگرفته از: سایت انسانشناسی و فرهنگ    

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا