بازنشستگی من و باقی ماجرا

M.Bakhtiar

شنبه گذشته بروبچه های “ستین” گردهمایی صمیمانه ای را ترتیب دادند، بزن و بکوب و مرا نشاندند صدر مجلس که البته نه مثل ملانصرین بخاطر لباس نوی که پوشیده بودم بلکه بخاطر خودِ خودم و چقدر به همه خوش گذشت آن ساعاتی که باهم بودیم. آخر سر هم آمدند با گُل و کادو و بغل کردن و بوسه ( که این آخری خیلی به مزاج من سازگار نیست و همه هم میدانستند!) فرستادنم خانه و شب به سر آمد.

راستش هیچ توی فکرش نبودم من. یعنی خبری نبود که بخواهد جشنی باشد. تازه چیز دلچسبی هم نیست که رسما بیایند بگویند خلاص، تمام، تو دیگه بازنشسته شدی عمو! آدم بی اختیار یاد فیلم طبیعت بیجان ساخته سهراب شهید ثالث در چهل سال پیش می افتد و آن پیرمرد سوزنبان قطار که بازنشسته شده بود و باید جایش را به یک جوان میداد اما دل از اتاقک سوزنبانی نمی کند. وقتی هم حیران می پرسد ” بازنشسته یعنی چه؟ ” جواب می شنود “که یعنی دیگه برو هی بگرد!”

 حال شده حکایت من که بی “ستین” چه باید بکنم و اصلا مگه میشه وقتی که آدم  قبراق و سرحال است و هنوز توی آئینه که فیگور می گیرد بخودش می گوید بزنم به تخته … یه روز صبح از دریچه پُست نامه ای از طرف اداره کار برایش بیاندازند توی آپارتمان که نوشته باشد: فلانی دیگه کاری نداری، برو هی بگرد؟! اما شد و حالا بخواهم یا نخواهم شناسنامه بی کردار کار خودش را کرده و آدم خیلی محترمانه، یعنی همچی بفهمی نفهمی از گردونه کار و فعالیت تقریبا خارج شده است. اولین علامتش هم اینکه که دیگه روزهای هفته برای تو هیچ معنایی نخواهد داشت. سه شنبه میتواند یکشنبه باشد و چهارشنبه صبح، بعدازظهر جمعه! چه فرقی میکند؟ این تعارفها هم که فلانی خوش به حالت،حالا وقت داری هرکاری میخوای بکنی و کاش ما جای تو بودیم و … بمرگ خودم  همه اش محض خالی نبودن عریضه و دلداری است تا آدم یه وقت هول نکند و پس بیفتد! 

بهرحال بروبچه های “ستین” کار خودشان را کردند و شنبه گذشته جشنی راه انداختند بمناسبت بازنشستگی بنده و یک بند و بساطی که آنسرش ناپیدا. گُل و شام و کیک و موزیک و  عکس و کِل و گاله تا بقولا پاسی از  نیمه شب.

 سخن کوتاه، بچه ها دَم همه تان گرم و ممنون از کاری که کردید و زحمتی که کشیدید. خواستم ازتک تک شما که جشن را سامان دادید اینجا اسم ببرم اما ترسیدم یکی دوتا از قلم بیفتند و دلخور شوند و همین اول فال نحوست بازنشستگی یقه نداشته ام را بگیرد.

سپاس- محمد حسین زاده

17okt. setin

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا