پلنگ کُشی در ایران به دستور فردوسی طوسی

تب پلنگ کُشی در ایران بالا گرفته است و آذرماه برای این جانور کمیاب به «آزار» ماه مبدل گشته چرا که ضرب و شتم های وارده از سوی انسانها، 4 قلاده از آنها را در همین دو سه هفته اخیر به کام مرگ فرستاده است. یک مورد کشتن ماده پلنگی با پستان های پر از شیر بوده که سرنوشت توله هایش از پیش معلوم و حسابشان با کرام الکاتبین است.

 خبرگزاری میراث فرهنگی امروز 26 آذر (17 دسامبر) می نویسد:

«پلنگ کشی در ایران بالا گرفته است. از تایباد خبر می رسد که یک ماده پلنگ دیگر به ضرب چوب و سنگ مردم محلی کشته شده است. با احتساب این پلنگ، تعداد پلنگ های کشته شده در آذرماه به چهار رسیده است. این ماده پلنگ در روز 21 آذر و درست یک روز پیش از کشته شدن پلنگ بافق، تلف شده است.»

 در ادامه همین خبر دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران می نویسد:

 «پس از کشته شدن 3 قلاده پلنگ ایرانی در استهبان، خرم آباد و بافق در کمتر از 15 روز، در کمال ناباوری از شهرستان تایباد در استان خراسان رضوی خبر می رسد یک قلاده پلنگ ماده توسط افراد محلی به طرز وحشیانه ای کشته شده است.  این ماده پلنگ ابتدا توسط سگ‌های گله تعقیب و گرفتار شده، سپس با رسیدن چهار نفر از چوپانان با ضربات متعدد چوپ و سنگ کشته می‌شود.»

امروزه در بسیاری کشورها علاوه بر حقوق بشر حقوق حیوانات هم قانون شده و بایستی محترم شمرده شود. در کشورهایی حتی سیرک هم  ممنوع شده چرا که حیوانات سیرک زندگی طبیعی خود را ندارند. در همین اسکاندیناوی تنگ بودن جا برای حمل گوسفندان، مرغ و خروس و غیره از جایی بجایی دیگر «حیوان آزاری» شمرده میشود و اگر پیش بیاید بره کشون مطبوعات است تا تنبان را از پای مسئولین امر در بیاورند و کوس رسوایی عاملین را از بام در افکنند!

اما در این میان بسیار جای شگفتی دارد که در سرزمینی که تا حرف میزنی چماق دو سه هزار سال تاریخ تمدن را بر فرقت می کوبند، پلنگی فراری را انسانها با اشتهایی وصف ناشدنی تند و تیزپا دنبال کنند تا با چوب و سنگ فک و جمجمه (… شکستگی جمجمه و برخی اندام حیوان در اثر برخورد با اجسام سخت در بررسی اولیه لاشه به وضوح مشخص است) حیوان را خرد و خاکشیر نمایند و برگردند سر کار و زندگی شان!

من یکی که هیچ دلیلی براین قصاوت نمی بینم مگر اینکه حضرات در تفسیر شعر فردوسی طوسی سرنا را از سر گشادش زده و فکر کرده اند که

« دریغ است ایران که ویران شود- کُنام پلنگان و شیران شود.»

 محمد حسین زاده

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا